حسن علیشیری

حسن علیشیری

ترانه‌سرا، نمایشنامه‌نویس و مترجم
حسن علیشیری

حسن علیشیری

ترانه‌سرا، نمایشنامه‌نویس و مترجم

چهار

اگر «دعوت» را کارگردانی غیر از «حاتمی‌کیا» می‌ساخت خیلی هم فیلم بدی نبود. می‌شد آن را تلاش و تجربه‌ی یک کارگردان تازه‌کار برای ساخت فیلمی اجتماعی تلقی کرد و از بعضی لحظات به یاد ماندنی و چند بازی خوب، مثل بازی‌های گوهر خیراندیش و مریلا زارعی، لذت برد. اما وقتی اسم «ابراهیم حاتمی‌کیا» به عنوان کارگردان در تیتراژ فیلم قرار می‌گیرد، توقع‌ها بالا می‌رود. توقعاتی که در هیچ لحظه‌ای از تماشای «دعوت» برآورده نمی‌شود. برخلاف آثار خوب «حاتمی‌کیا» مثل «آژانس شیشه‌ای» و «روبان قرمز» هیچ سکانسی دلت را نمی‌لرزاند، با هیچ کدام از شخصیت‌های پرتعداد فیلم - به جز شخصیتی که نقشش را گوهر خیراندیش بازی می‌کند، آن هم با کمک بازی خوب او و فیلمنامه‌ی دقیق این اپیزود- نمی‌توانی هم‌ذات‌پنداری کنی. بعضی بازی‌ها، مثل بازی محمدرضا فروتن بر اثر هدایت اشتباه کارگردان، بیش از آنکه ایجاد همدلی کند، کاریکاتورگونه است و مضحک به نظر می‌رسد. گویا قرار بود این اپیزود با بازی او و سحر جعفری جوزانی فضایی طنزآمیز داشته باشد تا از زهر موضوع تلخ فیلم بکاهد، اما حاصل کار وصله‌یی ناجور در لحاف چهل تکه‌ی «دعوت» است.
اما اگر نگاه سخت‌گیرانه ی به وجود آمده از نام «ابراهیم حاتمی‌کیا» را کنار بگذاریم، «دعوت» نکات مثبت فراوانی نیز دارد. همین که یک کارگردان کاربلد و امتحان‌پس‌داده که می‌تواند همچنان در مورد جنگ فیلم بسازد و موفق باشد، به سراغ یک موضوع حاد و به نسبت تابو شده‌ی اجتماعی یعنی سقط جنین رفته قابل تقدیر است. و قابل تقدیرتر آنکه برای نوشتن فیلمنامه‌ی خود، با آگاهی به ضعفی که در شناخت زنان دارد به سراغ یک فیلمنامه نویس زن، یعنی چیستا یثربی رفته است. حاصل همکاری این دو اگرچه شاهکار نیست، فیلمنامه‌ای‌ست که با اجرای بهتر می‌توانست یکی از فیلم‌های خوب اجتماعی سال‌های اخیر باشد.
همین که زنان منفعل فیلم‌های حاتمی‌کیا، از موضع انفعال خارج شده‌اند و طغیانکی می‌کنند نشان می‌دهد او به جامعه‌ی خود نزدیک‌تر شده و دوباره می‌توان روح زمانه را در آثار او جست.
خلاصه اینکه  «دعوت» فیلم خوبی نیست، اما برای ورود یک فیلمساز صاحب سبک به سینمای اجتماعی، شروع خوبی‌ست. می‌توان امیدوار بود حاتمی‌کیا با شناخت بیشتر از جامعه و بهره گرفتن از احساس و نگاه اصیل خود، اعتباری هم‌ارزِ آنچه در سینمای جنگ دارد، در سینمای اجتماعی نیز بدست آورد.  

پ.ن: نه اینکه فیلم جنگی نمی‌تواند اجتماعی باشد! بهترین فیلم‌های جنگی-اجتماعی این سینما را حاتمی‌کیا ساخته. بهترین پیوند میان شهر و جبهه در آثار اوست، به ویژه آثاری که به عواقب جنگ می‌پردازد. در این یادداشت مرادم از سینمای اجتماعی و تازه‌وارد بودن حاتمی‌کیا در آن، سینمایی است که به مسائل روز جامعه می‌پردازد...